پیش از آنکه قصهای گفته شود،
پیش از آنکه رنگی بر تاریکی بنشیند،
نخها کشیده میشود…
سکوتی تنیده میشود…و چلهای برپا میگردد.
هر گره،
روایتیست از دلِ فرهنگ،
هر تار،
مسیرِ قصهایست که هنوز آغاز
نشده.
ما در آستانهی بافتنِ قصهای نو ایستادهایم…
قصهای که از دلِ چلهها برمیخیزد،
و در تار و پودِ زندگی جاری میشود.
قبل از آنکه کلمهای گفته شود
پیش از آنکه طرحی كشيده شود…
داستانی اغاز شد.
نه بر کاغذ.
بلکه در خیال…
ما از خيال آمدهایم…
از جایی که تار و پود،
قصه میبافند.
شهرزاد، قصهاش را با ساختن آغاز میکند.
با یک نخ…
و ادامهاش را به تو میسپارد.»
اینجا،
هر رشته، یک روایت است.
هر سایه، یک نشانه.
و هر فضا،
دعوتیست برای وارد شدن به داستانی که هنوز گفته نشده…
قصه را تو آغاز کن…ما تنها راوي قصه توييم.